سوالی دارید؟

اگر هر سوالی دارید در اینجا مطرح کنید. من حتما تمام سوالات شما رو می خوانم و در اولین فرصت پاسخ شما را خواهم داد.

18 پاسخ
  1. کاظم
    کاظم گفته:

    با سلام. مدت پنج ساله ی اختلال تو ذهنم ایجاد شده که باعث شده تفکر کردن غیرممکن شده برام نه اینکه توانایی تفکر کردن رو نداشته باشم که از علایم افسردگی است بلکه اصلا تفکر کردن نشدنی یا غیره ممکن شده برام به دو روانپزشک در شهرستان مراجعه کردم ولی هیچکدوم نتونستن بیماریمو تشخیص بدن.ازتون کمک میخوام تو رو خدا اگه میتونین این مریضی رو تشخیص بدین منو راهنمایی کنین یا حداقل ادرسه یک روانپزشکه خوبو بهم معرفی کنین.با سپاس

    پاسخ
  2. فراز
    فراز گفته:

    سلام
    من از خرداد که یه خبر بد و یه حادثه ی بدی تو زندگیم افتاده یک شب راحت نتونستم بخوابم همش کابوس میبینم و شبا مدام گریه میکنم و مشکل معده هم پیدا کردم که با قرص بهتر شدم سردرد شدید دارم بعضی اوقات و تیک در انگشتام اصلا نمیتونم تمرکز کنم نمیدونم مشکلم افسردگیه یا اعصابمه میشه راهنماییم کنید. ممنون

    پاسخ
    • پریسا وحیدی
      پریسا وحیدی گفته:

      با سلام ، اتفاقات بدی که در زندگی پیش می آید باعث ایجاد تاثیرات منفی در زندگی( خواب، تغذیه، ارتباطات ، عملکرد ، و حسها) فرد میشود ، اما باید برای درمان اقدام کنید تا خلالی در زندگی روزمره شما ایجاد نشود.

      پاسخ
  3. yaser
    yaser گفته:

    سلام من ۲۷ سالمه وهمش فکرای منفی به ذهنم میرسه چند وقتی میشه که سرو کار درست حسابی ندارم لطفا راهنماییم کنیین ممنون

    پاسخ
    • پریسا وحیدی
      پریسا وحیدی گفته:

      با سلام احتمالا شما دچار وسواس ناشی از اضطراب را تجربه میکنید و به مرور این احساس بیشتر هم میشود. با مراجعه به متخصص برای درمان وسواس خود اقدام کنید.

      پاسخ
  4. سعیده
    سعیده گفته:

    دختری تحصیلکرده هستم مدتی افسردگی داشتم که الان درمان شدم ولی الان راحت نمی توانم ارتباط برقرار کنم دنبال یک مشاور خوب می گردم که مرا کمک کند لطفا مرا راهنمایی کنید
    با تشکر

    پاسخ
  5. خسرو
    خسرو گفته:

    سلام من ٣٨ سال سن دارم .حدود ١٠ سال پیش با خانمی دوست بودم که به من خیانت کردن و من متوجه این موضوع شدم.متاسفانه بعد از ان با هر کسی دوست میشم فکر میکنم داره به من خیانت میکنه الانم با خانمی دوست هستم و دختر خوبیه میخوام باهاش ازدواج کنم ولی از وقتی موضوع ازدواجمون جدی شده بهش مشکوک شدم ( بی دلیل ) هر جا میره به من لحظه به لحظه امار میده ولی بازم مشکوکم و بیشترین ترسم اینه که مبادا عروسی کنیم و به من خیانت کنه.این موضوع منو خیلی اذیت میکنه.لطفا بگین من چکار کنم؟ خواهش میکنم فقط زودتر راهنمایی کنی .ممنون

    پاسخ
  6. الهام
    الهام گفته:

    سلام
    من ٧ ساله ازدواج کردم. شوهرم هر چند وقت به یکی از اعضای خانوادم گیر میده، بهانه های بچه گانه میاره، دعواهای شدیدی داریم، ادعا میکنه داره برای زندگیش میجنگه، با خانوادم یواشکی صحبت میکنه، بهشون میگه به من چیزی نگن، جدیدا خیلی بهم دروغ میگه، شایدم من تازه دارم میفهمم، دیگه بهش اعتماد ندارم

    پاسخ
  7. مسعود
    مسعود گفته:

    با سلام
    من پسری 19 ساله هستم.چند وقتی هست دوچار بحران فکری و روحی شدم.
    به همه چیز بدبین شدم و کوچیک ترین مسائل ناراحت و عصبیم میکنه.حتی با خانوادمم دوچار مشکل شدم.
    بیشتر تو اتاق خودمم اصلا کنار خانوادم نیستم قبلا کاملا روحیه خوبی داشتم ولی الان نه
    لطفا منو راهنمایی کنین
    باتشکر

    پاسخ
    • پریسا وحیدی
      پریسا وحیدی گفته:

      با سلام ، شما علاوه بر بحران طبیعی این سن ، مسائلی هم در زندگی خود دارید که برای شما آزار دهنده هستند که میتواند در گذشته اتفاق افتاده باشد یا درحال حاضر با آنها مواجه باشید که تاثیرات مخربی در عملکرد روزانه و آستانه تحمل شما دارد، در اولین فرصت برای درمان زد یک متخصص اقدام کنید تا روی خشم و وسواس فکری شما کار شود.

      پاسخ
  8. سمیه
    سمیه گفته:

    سلام واقعاوسواس فکری ادمو داغون میکنه..من خودم مدتیه روی مسائلی وسواس فکری پیداکردم در حالی که میدونم اون مضوع خنده دار و الکیه ولی افکارمو رها نمیکنه ..حالت سنگینی دارم ..تا امر خلافش رو پیدا نکنم راحت نمیشم …حتی میرسم با کسی دست بدم نکنه مریض بشه بیافته گردن من…از همه چیز زده شدم…خسته شدم واقعا

    پاسخ
    • پریسا وحیدی
      پریسا وحیدی گفته:

      با سلام ، وسواس شاید از دید افراد غیر متخصص مسخره به نظر برسد اما آنچه که مهم است اینست که خود فرد درگیر است و اذیت میشود. وسواس اجبارهای درونی فرد وسواسی است که تا منجر به رفتار دلخواه نشود آرام نمیگیرد و اگر درمان نشود گسترده تر میشود. اقدام به درمان کنید تا ریشه ای حل شود بدون بازگشت و گسترده تر شدن آن.

      پاسخ
  9. Mana
    Mana گفته:

    سلام
    من 20سالمه و دچار مشکل عدم تمرکز در درس خواندن هستم و خواب نامنظم و بودن ارامش دارم
    وزندگی در خوابگاه دانشجویی احساس میکنم این را تشدید کرده.
    چکار باید کنم؟؟

    پاسخ
  10. سعید
    سعید گفته:

    با سلام و خسته نباشید. پسر من 12 ساله است. از حالا رفتار او پرخاشگرانه و توهسن امیز است. او خیلی هم احساساتی و مهربان است و این من را خیلی نگران میکند. لطفا در مورد این مسئله هم بنویسید. با تشکر

    پاسخ
  11. میشا
    میشا گفته:

    با سلام
    من یه دختر سه سال ونیمه دارم که خیلی لجباز هست وبرای رسیدن به خواسته اش حتی اگر ۲ ساعت گریه کنه کوتاه نمیاد…وهمچنین هر کسی چیزی داشته باشه اونم میخواد مثله اون داشته باشه..شبها تو خواب گریه می کنه واصلا غذا هم نمیخوره …خیلی من وپدرش رو عذاب میده …لطفا راهنمایی کنید چه کاری باید انجام بشه در جهت بهبود وضعیتش
    با تشکر

    پاسخ
  12. فروزان
    فروزان گفته:

    همسرم خیلی پرخاشگره پسر 16 ساله دارم تا من صحبت میکنم و دارم نصیحتش میکنم عصبانی میشه و پسرم میزنه من چیکار کنم

    پاسخ
  13. مهدی
    مهدی گفته:

    با سلام سعید ٣٧ ساله هستم الان مشکل اصلی من ترس از پرواز میباشد من قبلا پرواز داشمتم ولی جدیدا خیلی مسله بزرگی شده و بر روی کارم تاثیر گذاشته کلا در رابطه با هر چیز ابتدا منفی آن به زهنم میرسد لطفا راهنمایی فرمایید

    پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *